در این ویدیو شما خواهید دید که چگونه من دمار از روزگارمان درآورد همسر دوست من. ما در طول سال شده است در حیله گر تا این که یک روز همه چیز روشن است همه ما احساس جاذبه جنسی. به طوری که او نگاه به هر بهانه ای به او گفت: دوست من که تا به حال یک کار شام به مدت طولانی, اما ما باید انجام دهید این است رفتن به هتل با هم. نوشیدن چند لیوان شامپاین, احمق در حالی که افراد دیگر در تخت ما از بقیه چیزها. من شروع به سعی کنید بسیار سخت به او اعتراف کرد من بیشتر شبیه به لب به لب خود را, بنابراین من بسیار با دقت آن را باز کنید و سپس به آرامی به معرفی من دم تا زمانی که من احساس آن را در بدن خود است. در نهایت تعجب من من داخل مقعد تزریق, چرا که من دوست جنده تا پایان در داخل. دوستان من هرگز به چیزی مشکوک نشده, اگر چه ما هم آن زمان با اشاره به وضعیت کمی از زمان.